چطوری روی خودم کار کنم که زیادی به چشمم نیاد شوهرمو میگم خیلی اذیتم میکنه با بی فکریهاش
...خستم
به خاطر بچه هام باید بی تفاوت باشم بهش تا آرامش داشته باشم
چطور میتونم بهش بی تفاوت باشم نمیتونم سر کار برم که سرم گرم بشه
سرم اندازه ی کافی با بچه ها شلوغه..
یه راهی بدین لطفا ...
تازه وقتهایی که ازش فاصله میگیرم اون میاد سمتم ...
چجور فاصله رو رعایت کنم و جلو دلم رو بگیرم
باید به خانوادت ودوستات نزدیکتر بشی اینجور اون کمرنگ میشه برات
شرایط هیچی رو ندارم گروه دارم اتفاقا چندتا
وقتی که خونس همش دوست دارم پیش هم باشیم حرف بزنیم اونم یا گوشی دستشه یا با بچه ها مشغوله یا حرفی میزنه ناراحت میشم...اگه بتونم دلمو مهار کنم خوب میشه
نمیدونم چرا اینهمه آزارم داده چرا باز دوسش دارم
من درکت میکنم منم اوایل ازدواجم اینجور بودم طاقت یک لحظه دوریشو نداشتم ولی اون خیلی اذیتم میکرد پنشنبه ها تایم تعطیلیش بود منو مجبور میکرد شب برم خونه بابام بمونم که اون نمیدونم چه غلطی تنهای بکنه کم کم من هم مثل تو گفتم چیه چرا فکر میکنم این بهترین مرد زمینع همسن وسالهای من هنوز شبا با عرسکشون میخوابن منم رابطه ام با خواهر مجردم بیشتر کردم کم کم دیگه خودم خیلی دوست داشتم شب خونه بابام باشم ی روز به خودش اومد که این زن همون زن قبلی نیست بعد اون شروع کرد به من نزدیک شدن ولی من دیگه هیچ وقت اون ادم وابسته سابق نشدم ببخش سرت ددرد اوردم
