چند ساله باهاش مثل خواهر رفتار میکردم باهاش کلی درد و دل میکردم حتی تحت تاثیر حرفاش با خانواده شوهر در افتادم حالا دیروز با هم یه بگو مگو ساده داشتیم که حتی بی احترامی هم بهش نکردم رفته جلو شوهرمو گرفته که زنتو جمع کن منو فحش داده چقدر ساده بودم فک میکردم دوستمه نگو پشت سر از صدتا دشمنم دشمن تر بوده
از من به همه زنا نصیحت جاری دوست نمیشه همیشه دشمنه
هممون این دورانو میگذرونیم و یاد میگیریم
اگه درست گفته باشم میگه دو تا هوو از ی دروازه عبور میکنن ولی دوتا جاری ند
هیچ وقت هرگز به هیچ عنوان نباید با جاری صمیمی شد کلا با خانواده ی شوهر نباید صمیمی شد
هفت سال جاری دارم
خنثی
سعی کنید صمیمی نباشید اوایل دو سه بار حرفی مثل خره و اینا را میزد اصلا جوابش ندادم که فکر نکنه منم مثل بقیه هستم
تو ی ساختمان هستیم ولی مثل دوتا غریبه
من احمق بعد ۱۰ سال فهمیدم جاری مثل درخت میوه دم دست شویی یا همون مستراب می مونه نه از سایش و نه ازمیوش می تونی استفاده کنی
ماهی رو هر موقع از آب بگیری تازه هست تبریک بهت می گم از گمراهی نجات پیدا کردی فقط به فکر پیشرفت خودت تو خفا باش بزار از فضولی بمیره
👌👌👌
تجربهٔ مشابهی داشتم و واقعاً از اینکه جاری هام را آدم حساب کردم پشیمونم.
اگر پند بگیره
من بودم قهر نمی‌کردم ولی خونشم نمی‌رفتم تعارفم میزد میگفتم کار دارم
من جوری رفتار کردم که مادر شوهرم کله کرد گفت به فلانی رو نمیدی
گفتم باشه تا سوارم بشه
ما باید از اتفاقاتی که برای دیگران میفته درس بگیریم
وگرنه تا آخر عمرمون باید آزمون خطا کنیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
52 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
