مادرم فوت کرده
زن پدرم هروقت رفتیم یجور ناراحتمون کرده
اخرین بار شب عید قربان به دعوت پدرم رفتم کلا یکساعت نشستم از بس قیافش درهم بود حتی شامم نخوردم
بعدم که هعی خبرش از طرف خانواده پدریم اومد که میگه میخواد ای وی اف کنه هرروز با پدرم دعوا داره
از اون طرفم که میگه خونه رو بزن به اسمم
فهمیدم هرروز دعوا دارن دیگه نمیرم خونمون اما خب چکنم که من دلم برای پدرم میسوزه اما ازاینم میترسم یچی بگم زنه قهر کنه بره پدرم منو مقصر خواهد دانست دلم برای بابام کبابه