2777
2789
عنوان

خدا ثابت کرد هیجوره بندش نیستم

40 بازدید | 0 پست

از اول عید یه چیزیو از دست دادم که توش پر اطلاعات بود که هجوره نیازم بود همش از خدا میخواستم ازم نکیرش که گرفت

مهمترین فرد زندگیم از دادم وسط ازمونای نهایی

تو پریودی اون وضعیت با گریه میشستم درس میخوندم

مامانم حالش بد شد یه هفته تو بیمارستان میگفتم خدایا تو که میبیتی وضعو بزار رفتم ازین بیمارستان بیرون قبول شده باشم...

اینم که نشدم حالم دیونه.وار بده دیگه نمیتونم تحمل کنم

از گریه رگ پام گرفته حالت تهوع ...

اگرقراراست‌سقوط‌کنی،سقوط‌کن؛آنکه‌خواهی‌شد،توراخواهدگرفت
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز