شوهرم دو ماه بود که هر موقع بهش زنگ میزدم جوابمو نمیداد
و خودش هر موقع میخواست
مثلا چند ساعت بعد بهم زنگ میزد
و هر بار میگفت ببخشید نفهمیدم
ولی خب دو ماه!!! نفهمیدی ؟
خلاصه دو شب پیش اعصابم بهم خورد و قاطی کردم
ولی بی احترامی نکردم
گفتم یعنی چی که نمیفهمی
چقدر باید صبر کنم که من زنگ میزنم جواب بدی
شوهر منم کلا زود قاطی میکنه
شروع کرد به داد و بیداد
و کلی بی احترامی کرد
منم همه ی بی احترامی هایی که کرده بود رو
نوشته بودم
بعد ۲۴ ساعت گذشت ازش خبری نبود
ساعت ۱ شب زنگ زدم میگم
بی احترامی کردی الانم گذاشتی رفتی ؟
دوباره بد صحبت کرد
منم فرداش نشستم فکر کردم
چرا فقط من حرص بخورم
فردا به اندازه ۱۰۰ باز زنگ زدم بهش با خطای مختلف ک حرص بخوره سر کار
بعدشم تمام فحشایی که بهم داد و
دونه دونه پسش دادم
(خودش فهمید که فحش های خودش رو پسش میدم )
بعدشم گفتم کار مهمی دارم بیا دنبالم
اومد دنبالم گفتم برو گل فروشی
شمردم دیدم ۲۸ تا بی اخترامی بهم کردم
۲۸ تا گل ورداشتم اونم بی کلی وسواس گفتم تزیین کنه
چون خواستم یکم لفتش بدم
بعدشم یه خرج انداختم گردنش و اومدم بیرون
تو مسیر خونه کفتم من دلم خوراکی میخواد
گفتم برام دو تا چیبس و دو تا بستنی بگیر
رفت گرفت
و وقتی خواستم پیاده شم
گفت دیگه تمومش کن
منم گفتم چیییی؟؟؟
حالا که فکر میکنم این گل رو نمیخوام
تو که خودت برات نگرفتی که خودم گرفتم
بعدشم فکر میکردم با وجود دسته گل
حال روحیم خوب میشه
ولی نشد
گذاشتم تو ماشینش و گفتم
هی به گلا نگاه کن و یاد بی احترامی هایی که بهم کردی بیوفت
داستم میرفت گفت وایسا
عذر خواهی کرد و دستم و بوس کرد و گل و داد و رفت
به نظرتون بازم بهم بی احترامی میکنه
یا براش درس عبرت شد ؟