دوستش مجرده هر روز با یکی تو رابطس،خیلیییی شوهرم باهاش صمیمیه ،چند وقته با ی زن شوهردار دوست شده ک همسرم همش بهش میگه دختر بازی نکن و عین آدم ازدواج کن و فلان الانم سر اینکه با متاهل دوست شده روابطش یکم شکراب بود انگار حالا الان زنگ زده به شوهر من ک ماشینم آتیش گرفته داداش میای …..همسرم زود پاشد رفت!!!!خیلییییی به هم وابسته و نزدیکن چیجوری رابطشونو قطع کنم؟؟؟تازه میخواد همسر منو مجردی ببره مسافرت واقعا نگران زندگیمن🥺از طرفی میخوام گیر ندم ولی خب خیلییی شیطونه اون پسر و خیلیییی نزدیک (هم اون برادر نداره هم همسر من و ی ج‌ورایی از برادر نزدیکترن به هم)
خیلی دعا کن خیلی
فقط نزار بره مسافرت ک عادت میکنه
دعوا هم نکن سر پسره از خودت زده نکن شوهرت رو
دلیل نداره بره مسافرت تفریحی اونم تنها اجازه نده بگو منم میام
میشه لطفا برا زندگیم دعا کنی دوستم؟🥺چیکار کنم گلم ؟چیجوری جلوشو بگیرم ….چند بار رفته الانم گفت برا یکی دوهفته دیگه میخوان برن به من میگه توام با دوستات برو ولی احساس میکنم دیگه داره زیاده روی میکنه….واقعا نمیدونم چیجوری جلوشو بگیرم😔😔
من سر یه دوستش دعوا کردم کتک خوردم چون رفیق بازه شدید اونو ترجیح داد با زن یارو اینقدر چیز گفتم دست از شوهرم بردارینو و فلان .بدتر باهم رفیق تر شدن دیگه سپردم خدا بعد پنج ماه اینا خودبخود تموم شد دوستشون طرف معتاد بود و باشی
فقط دعا کن سر آدم ناباب کم بشه از زندگی چه زن. چه مرد
نگران نباش عزیزم ولی به نظر من با خوشرویی و کمال ارامش درباره نگرانیت با شوهرت صحبت کن و خط قرمزاتو بهش تفهیم کن
میگه همه پسریم تو کجا میخوای بیای!!! به من میگه توام دخترونه با دوستات برو ولی دارم نگران میشم کم کم……😔از اول اشتباه کردم اوکی برخورد میکردم با این قضیه که ی نفس بکشیم جفتمون و زده نشیم از هم اما انگار اشتباه کردم حالا نمیدونم چیجوری درستش کنم
فقط نزار
سوره فیل رو صد بار بخون ب نیت خلاص شدن از شرش
متاسفانه شوهرت هر چقدر خوب باشه ولی دوست تاثیر خودش رو میزارع
خواهر من همینطور گفت شل گرفت گفت شوهر من غرق داره و می‌فهمه و...در آخر قبح خیلی کارا برا شوهرش ریخت و وقتی فهمید ک دیگع دیر بود برا درست کردن رابطه الان با بچه دارن جدا میشن
نگفتم نگران بشی خواستم خواهرانه بگم حتما نباید چیزی بشه تا بگیم الان خطره ،زودتر باید وارد عمل شد
اکه هر شنوی از پدرش دارع غیر مستقیم بهشون بگو حرف بزنن
ممنونم دوست مهربونم از راهنماییت….پدرشوهرم متاسفانه یکسال میشه فوت شدن قبلش خیلیییی خوب بود همه چی ولی از وقتی پدرش فوت شده همسرمم یدونه بچس بیشتر سمت رفیقاش رفته ،ی مدت گفتم باشه با اونا سرگرم باشه حال و هواش عوض شه الان پشیمونم😔😔😔😔😭😭😭😭😭مادرشوهرمم هرچی بهش میگه گوش نمیکنه😔منم همش باهاش دعوام میشد تا الان ک دیگه فقط سعی میکنم سکوت کنم دارم داغون میشم
وای دقیقا خواهر منم گفت افسرده شده شوهرم بره پیش دوستاش خوب میشه و بعدو...
دعوا نکن ک بدتر بشه و حساس
فعلا خودت رو سرگرم کن واقعا نشون بده مهم نیست و برو سفر ولی وقتی اومد،یعنی جای خالیه رو ببینه ،دائم چت کن و سرت تو گوشی و لبخند ب لب و هی با گوشی حرف بزن با دوستات و وانمود کن اونا هم مجردن و دوست پسر دارن و در مورد دوست پسراشون حرف بزنید پشت تلفن
باید حست رو درک کنه و بفهمه تو هم در معرض خطری و حس کنه بی تفاوتی شاید ب خودش بیاد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز