2777
2789

اول چندتا چیز رو بگم .چرا تاپیک رو نصفه میخونین یا میخونین نمیفهمین؟ بعد برام تاپیک جدا میزنین و از طرف من حرفای دروغ تایپ میکنید؟

من کاری ندارم ب خودش نمیرسه ولی اینکه بمن گیر میده و همه رو معذب میکنه رو کار داشتم!

من نگفتم چرا شوهرش نمیاد .یه بی شعوری از طرف من نوشته به شوهره طرف چکار داره دنبال شوهرشه؟ 

من کی گفتم شوهر اون چرا نمیاد ؟ گفتم خودش نمیزاره بیاد و مادر شوهرم هی زنگ میزنه که پاشو بیا و داستان میشه همیشه ....

یکی نوشته ناخنش کاشته چجوری غسل میکنه؟ الله اکبر من کجا گفتم ناخن ام کاشته من فقط ۷ روز درماه لاک دارم و نمازم میخونم .

یکی نوشته استاتر توهم جذابیت داره !

من مگه نگفتم شوهرش ۱۵ سال بزرگتره هیز نیست بهم کار نداره .یکی گفت قشنگی گفتم بقیه مون هم قشنگ هستن .

یکی گفته بی حجابه خودشو میندازه بیرون بعد....

آخه بی تمدن هر طایفه ای فرهنگی داره من چ میدونم تو مال کدوم شهر و فرهنگی ! دارم میگم حجاب ما سالهاس شومیز وپیراهن و مو بازه . مراسم هامون مختلفه ما حتی چندتا پیر هامون هم خارج تحصیل کردن چ برسه جوون هامون که چشمشون پرتره و دنیا دیده هستن

یکی میگه چ خانواده ای مرداشون خرابن درحالی ک از طایفه و خانواده من بدونی التماس میکنی بچسبی بهمون مگه من باید همه چیزمو لو بدم اینجا ک هویتم لو بره ! 

کاربری دست ۲ نفر میباشد تاپیک هارو قاطی نکنید باهم .

خداییش ته به شما ربط داره که چرا به خودش نمیرسه نه بهت مربوطه که چرا شوهرش نمیاد! 

اصلا چرا انقدر درگیر اینی طرف چکار میکنه مهمونیتو برو خوش بگذرون

بهترین اتفاق زندگیم سال 1402 اتفاق افتاد ولی سال 1402 بدترین سال زندگیم بود ،درواقع بهترین اتفاق زندگیم در بدترین سال عمرم اتفاق افتاد و در واقع حتی بهترین اتفاق هم نتونست بدترین سال رو به بهترین سال یا حتی یه سال معمولی تبدیل کنه/ من ناراحت نیستم، نمیخوام هم برگردم به اون روزا، متنفر هم نیستم، فقط حسرت میخورم کسی هست بفهمه چی میگم؟/خاطرات عجیبند. 

من اگه برام عادی بود یا قابل حدس بود تاپیک نمیزدم 

هرچی میگم خواهر شوهرم افسرده نیست

شوهرش هم خائن نبوده و اتفاقا خانواده شوهر من از خانواده های مهم فامیلن .خواهر شوهرم رو چشمش جا داره 

میگم پولدارن میگن حتما نداره !

وا تو اصلا میدونی خواهر شوهر من چه املاک و دارایی داره ! 


کاربری دست ۲ نفر میباشد تاپیک هارو قاطی نکنید باهم .

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ول کن بابا از اول تایپک نزن که بخوای توجیه کنی 


سال های زیادی خودمو سرزنش کردم ...بابت اینکه چرا تلاش نکردم رتبه کنکورم دو رقمی و یه رقمی بشه ..اول عقاید خانوادمو مقصر دونستم  بعدش کمبود امکانات بعدشم زندگی تو شهر کوچیک و فرهنگ بسته ...بعدش رفتم سراغ ایراد بعدی که چرا من ورزش نکردم به هیکل ایده آلم برسم بازم طبق معمول اول خانوادمو سرزنش کردم بعدش امکانات بعد فرهنگ من برای تمام ناکامی های زندگیم همه رو مقصر دونستم الا خودم ۱ سال ۲ سال ۱۰ سال زندگی من به سرزنش کردن اطرافم گذشت در حالیکه مشکل اصلی خود من بودم آدمای موفق بهانه نمیارن تلاش میکنن غر نمیزنن تلاش میکنن دنبال مقصر نمیگردن تلاش میکنن فرصت ایراد گرفتن از دیگران رو ندارن تلاش میکنن ..پس هرجا گفتی نمیتونم برسم و بهانه اوردی  چون خانوادم ...چون شرایط اینو بدون کیلومترها از موفق شدن دور شدی   ......Life is this l ike thisبلد نیستم چی بگم خیلی آدم واردی تو جمله بندی نیستم 😹😂ولی عاشقتونم خیلی گلید سرشار از خوب هست شما فارسی کیلی کیلی کم بلد بود... سوادمم صفره صفره در حال حاضر مغزمم از گچ پر کردن احساسات ازش فوران نمیکنه     بارون_بهار _شیراز  رونیا۹۲   negin770😻😻😻😻😻 ریحانه ۱۳۷۱۰۲
خداییش ته به شما ربط داره که چرا به خودش نمیرسه نه بهت مربوطه که چرا شوهرش نمیاد! اصلا چرا انقدر درگ ...

نمونه همونایی ک نخونده حرف میزنی 

من فکر میکردم خواهر شوهرم عجیبه 

ولی شماها عجیب ترین .آخه زن حسابی کی و کجا گفتم من بهش کار دارم یا شوهرش چرا نمیاد ؟؟؟؟؟

کاربری دست ۲ نفر میباشد تاپیک هارو قاطی نکنید باهم .

اگه اینطوریه و تحصیل کرده هستید پس چرا خواهر شوهرت بهتون نرفته ؟شوهرش پونزده سال بزرگتره پنجاه سال ک ...

 شماها چی تو مغزتونه 

چرا خواهر شوهر باید بمن بره .بعدشم اتفاقا تحصیلات داره ولی شاغل نیست .نیازم نداره بره سرکار 

کاربری دست ۲ نفر میباشد تاپیک هارو قاطی نکنید باهم .

نمونه همونایی ک نخونده حرف میزنی من فکر میکردم خواهر شوهرم عجیبه ولی شماها عجیب ترین .آخه زن حسابی ک ...


پس مشکلت چی بود تاپیک زدی

واقعا آدم سمی هستی اصلا فازت معلوم نیست

از خواهرشوهر رسیدی به اینکه ما خارج تحصیل کردیم، مراسما مختلطه ما الیم ما بلیم


بهترین اتفاق زندگیم سال 1402 اتفاق افتاد ولی سال 1402 بدترین سال زندگیم بود ،درواقع بهترین اتفاق زندگیم در بدترین سال عمرم اتفاق افتاد و در واقع حتی بهترین اتفاق هم نتونست بدترین سال رو به بهترین سال یا حتی یه سال معمولی تبدیل کنه/ من ناراحت نیستم، نمیخوام هم برگردم به اون روزا، متنفر هم نیستم، فقط حسرت میخورم کسی هست بفهمه چی میگم؟/خاطرات عجیبند. 

ول کن بابا از اول تایپک نزن که بخوای توجیه کنی

من بخدا قسم تاپیک رو قفل کردم اگه دنبال بازدید بودم تا صد صفحه میرفت برو ببین چقدر بازدید خورده . رفتم بیرون کار داشتم .شب اومدم میبینم برام هی تاپیک میزنن و از طرفم دردغ میگن

کاربری دست ۲ نفر میباشد تاپیک هارو قاطی نکنید باهم .

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792