من یکیو سه سال تو زندگیم داشتم
خیلی همو دوص داشتیم از اعتماد خانوادم براش زدم
همه کار براش کردم
براش خودکشی کردم
تو روی خانوادم وایستادم که قبول کنن زنش بشن
خییلی کار براش کردم اخر سر رفت بم خیانت کرد
بعدش گفت ببخشید منم نیاز جنسی داشتم توهم محدود بودی نمیتونستی بام رابطع داشته باشی و من تورو واس ازدواج میخواستم
برگشت گفت اولین بار که بات دعوا کردم از چشم افتادی رابطه سه سالمو خودمو با دستای خودم تموم کردم باورم نمیشه همچین کاری کردم ولی الان خیلی حس خوبی دارم...