چون خیلی تلاش کردم برای خودم دوباره زندگی کنم ولی نشد چون انگیزه ندارشتم بخاطر خانوادم بخاطر مادرم بخاطر بچه هایی که تو آینده خواهم داشت دارم شروع میکنم تو این ده سال اخیر کلی اتفاقات بد برای من افتاد شاید برای هر کسی به جز من میفتاد قطعا یا گوشه تيمارستان بود یا یه بلایی سر خودش آورده بود من از هجده سالگیم تا الان که بیست و هشت سال دادم کلیییییییییی سختی کشیدم کلیییی خیانت شکست شغلی مشکلات جسمی ومشکلات خانوادگی وشکست تحصیلی
تو این ده سال به اندازه سال های سال پیر شدم حتی ظاهرم هم این نشون میده
ولی من قبول کردم که خدا این سختی هارو تو زندگیم قرار داده بوده و من فقط با انتخاب هام اونارو وارد زندگیم کردم
حالا رو همشون یه خط سیاه پررنگ میکشم واقعا خستم از این حجم سختی
زندگیم دوباره میسازم برای همه کسانی که دوست دارم
فقط نظر مثبت داری بذار نظر منفی رو گزارش میزنم