تو خانواده شوهرم هیچکس به جز شوهر و مادرشوهرم دوسم ندارن😥
چند روزه مدام گریه میکنم.
مخصوصا جاریم و مادر پدرش.
مدام به شوهر و مادرشوهرم میگن این دیگه کی بود گرفتید آخه.
تو محله پدرم بدنام هست. بدنامی پدرم رو به پای من مینويسن.
از طرفی پدرم اهل یه شهر دیگه ست به من و پدر مادرم میگن اینا(فلان جایی هستن)اهل اینجا نیستن.
منو به اسم بیکار و بیثمر میشناسن😥
آخه من مگه چیکارشون کردم بخدا کاری نکردم😥بخدا
انقدر پشت سرم بد گفتن از خودمم به خاطر خودم خجالت میکشم😥
تو یه دوره ثبت نام کردم بلکه یهکاره ای بشم تا از این تهمت ها کم بشه.سخت تلاش میکنم. میدونم حرف بقیه مهم نیس اما واقعا سخته تحمل😥
از مادرشوهرمم خجالت میکشم به خاطر من دارن حرف میشون از این و اون😥
جاریم خودش و خانوادهش پولدارن و خودش هم ناخونکاره.