من۹سال ازدواج کردم از هیچ درمانی برای بچه دار شدن نگذشتم
اما نمیشه که نمیشه شوهرمم خیلی بی احساس هست
اما از نظررمالی و شرایط رفاهی اوکی هستم و هوای اعضای هانواده ش و خانواده ی منو داره کاری از دستش بر بیاد انجام میده
اما نسبت به من بی احساس هست و خیلی کاراش از سر اجبار هست
دلم پوسید توی این سالها هیچوقت به جدایی فکر نکردم همیشه حرفم این بوده که حکمت خداست وقسمت الهی
ولی چند ماهی میشه که نمیتونم کاراش تحمل کنم و بدون بچه خیلی دارم اذیت میشم از طرفی بی احساس بودنش و مشکل توی رابطه جنسی داشتنش اذیتم میکنه
جای من بودین چه تصمیمی میگرفتین