2777
2789
عنوان

معجزه زندگی پارت دوم

143 بازدید | 11 پست

دوستان بخدا دنبال پربازدیدی نیستم و نبودم من ۷ ساله در این سایت هستم می خواستم پربازدید بشم راهش رو بلدم این ها رو می نویسم چون روزهای سختی رو پشت سر گذاشتم و ناله ای سر دادم که خدا صدایم را شنید و حب حسین و اهل بیت رو همچون جرقه ای در من زنده کرد

خدایا به حق رقیه ات به کودکان فلسطین کمک کن. عاشورا در این زمان دارد تکرار می شود.😔

دوستان اول یه حلالیت از همگی بابت لوس بودن خودم که یواش یواش تعریف می‌کنم چون من از قبل تایپ نکرده بودم ولی الان کم‌کم آماده است

خب ما بار کردیم شبانه و خانه را دادیم به مستاجر با رهن ناچیز ۲۰ میلیون تومان شما منطقه رو تصور کن کی خونه با ۱۶۰ متر رو ۲۰ میلوین رهن میده جز خراب شده‌ای که ما زندگی می کردیم بگذریم

خدایا به حق رقیه ات به کودکان فلسطین کمک کن. عاشورا در این زمان دارد تکرار می شود.😔

اومدیم تو خونه باغی که شاید ۵۰ متر اتاق سرایداری داشت و در آنجا تا پیدا کردن خانه ماندیم روزهای سختی بود و جا کم بود و مادرم در گرما هم نان می پخت هم باغ رو تمیز می‌کرد تا صاحب باغ اجازه ماندن به مدت یک ماه به ما بدهد تا خانه پیدا کنیم چون اولین‌بار بود که دنبال خانه می گشتیم چیزی بلد نبودم از دنیای اجاره و مستاجری و صاحبخونه بد و خوب

خدایا به حق رقیه ات به کودکان فلسطین کمک کن. عاشورا در این زمان دارد تکرار می شود.😔

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بابا فقط ده روز طاقت آورد و اجازه نداد که بیشتر بگردم و من رو برد در منطقه ای که مثلاً در شهر بود ولی اصلاً فرهنگ نداشتند و من خسته بودم یک‌خانه با یک اتاق و یک هال که بعداً سوسک ها و موش اذیتم کرد

وقتی مادرم خانه را برای اولین‌بار دید گفت ای چیه بابا ما تعدادمون زیاده ولی بابام گفت دیگه مجبوری تحمل کنید تا ببینیم چی میشه

خدایا به حق رقیه ات به کودکان فلسطین کمک کن. عاشورا در این زمان دارد تکرار می شود.😔

در این مدت عموهام به بابام گفتن اگر شکایت رو ادامه بدی برای پسر خودت بد میشه درحالی‌که برادر من فقط دفاع کرده بود و در حیاط خانه خودمان بود و طبق قانون او شاکی بود و هیچ چیزی علیه اون نبود ولی پدر من همیشه ترسو از برادران کوچکتر و حتی خواهران کوچک خودش بود

خدایا به حق رقیه ات به کودکان فلسطین کمک کن. عاشورا در این زمان دارد تکرار می شود.😔

در این زمان که این دعوا شده پدربزرگم (پدر پدریم)‌ فوت کرده بود و پدرم به برادرش عمو شماره ۴ وکالت داد ولی نمی دانست که تنها چیزی که از خانه پدری نصیبش می‌شود همان ظرف های شکسته ای است که مادرم به مادربزرگم (مادرشوهرش) داده بود مادرم که ظرف ها رو دید گفت اینا مال خودمونه میخوام چکار بده به خواهرت و بابام مجبور کرد پسشون بده (مادرم همیشه زن سرسخت و مغروری بود در مقابل مشکلات زندگی)

خدایا به حق رقیه ات به کودکان فلسطین کمک کن. عاشورا در این زمان دارد تکرار می شود.😔

در این زمان که ما بزرگ شدیم به مادرم سواد یاد دادیم بردیمش سواد آموزی در کنار ما و سواد خواندن و نویشتن ابتدایی رو کمی یاد گرفت و شروع کرد به خواندن قرآن از طریق موبایل و زیارت عاشورا و انواع اقسام دعاها که من بعضی وقت ها به خدا می گفتم خدایا کی جواب این دعاها رو می دهی مادرم رو نگاه نمی کنی :(

خدایا به حق رقیه ات به کودکان فلسطین کمک کن. عاشورا در این زمان دارد تکرار می شود.😔

خب این بار کردن به نفع من شد چون من تازه داشتم با دنیای برونگرا و دنیایی که سال ها از آن پناه شده بودم و فقط خجالتی و بی اعتماد بنفس شده بودم فرار می کردم

خدایا به حق رقیه ات به کودکان فلسطین کمک کن. عاشورا در این زمان دارد تکرار می شود.😔

اومدم تو همین سایت و خیلیا دلم رو بیشتر شکوندن بگم لو میرم ولی سعی کنید همیشه بدونید یک قلب پشت سیستم نشسته

خب احمد که در این سال ها دکتر شده بود به ما کمک کرد هر چند هنوز اوایل طرحش بود ولی کمی کمک کرد که خودمان را جمع و جور کنیم

من به تحصیلات عالی نرسیدم چون در آن زمان پدرم پولی نداشت که خرج تحصیل ما کند و ما کنکور رو از روی کتاب های درسی دادیم و در دانشگاه دولتی قبول شدم ولی رشته ای که شاید آینده ای نداشت ولی من دوست داشتم و ادامه دادم و بعد از اتمام به دلیل دوره ای از شهر مجبور به پیدا کردن دور کاری بودم که موفق شدم و خدایا شکرت که راهش را نشانم دادی

خدایا به حق رقیه ات به کودکان فلسطین کمک کن. عاشورا در این زمان دارد تکرار می شود.😔

تو همین باغ که بودیم می رفتم یک گوشه دور از چشمان مادرم گریه می کردم و از خدا کمک می خواستم 

شب ها به زور می خوابیدم 

پدرم خیلی دغم میداد و همین طور مادرم و هی ناشکری می کرد

خدایا به حق رقیه ات به کودکان فلسطین کمک کن. عاشورا در این زمان دارد تکرار می شود.😔

بچه ها از الان بگم دنبال معجزه مادی آنچنانی نباشید من معجزه ی زندگیم ایمانی بود که از خدا خواستم چون من همیشه از خدا می خواستم یک تطمئن قلوبهم به من نشان بدهد مثل حضرت ابراهیم که به خدا گفت زنده شدن مردگان رو به من نشان بده و خدا بهش گفت مگر ایمان نداری ولی حضرت ابراهیم گفت برای اطمینان قلبیم هست

من هم معجزه ای زندگیم ایمانی بود و اشک های بود که ناخودآگاه به یاد آقام حسین می ریخت، و نماز صبحی که خود به خود بلند می شدم در حالی که قبلنا قطع و وصل داشت نماز صبحم من قبل از این اتفاق حتی عشقی برای رفتن به کربلا نداشتم ولی الان هر روز منتظرم که برسم بین الحرمین همین 

خدایا به حق رقیه ات به کودکان فلسطین کمک کن. عاشورا در این زمان دارد تکرار می شود.😔
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792