2777
2789
عنوان

پدر و مادرم خیلی عوضین

227 بازدید | 24 پست

هیچ وقت نزاشتن زندگی کنم، تو همه چی دخالت کردن، همیشه محدودم کردن، بابام وضع مالیش خیلی خوبه ولی برای من حتی جهاز خوبم نگرفت، حتی سال اول ازدواجم بهم عیدی ندادن،اینا به کنار، هروقت میرم خونشون خیلی بام بدرفتاری میکنن، جلو شوهرم بهم حرفای رکیک میزنن، منو میندازن بیرون، خیلی بدبختم، شوهرمم دوسم نداره، رفتار خانوادمم دیده بدتر شده، اصلا آدم حسابم نمیکنه، هیچکسو ندارم

عزیزم نباید ازدواج میکردی 

و چند سالته

میخوام بهت بگم... همینکه تو قوی هستی کافیه تا به هر چی که تو دلتِ برسی...آرزوها مقدسن اونارو خدا تو دل شما گذاشته ازشون سرسری نگذرید.. قسم به لحظه ای که زجر میکشی و با درد میخندی، خدا میبینه و تو رو به خواستت میرسونه.وقتایی که میخواس بگه دوست دارم میگفت آهای دختر خانوم میدونی؟! منم میخندیدم میگفتم آره میدونم.. اونم بلند بلند داد میزد میگفت منم میدونمم میدونمم خیلی میدونم، هر کی دوروبرمون بود مثل دیوونه ها بهمون نگاه میکرد و اون میخندید.. همیشه میگفت لحظه هایی که دیوونه بازی در میاری هیچوقت فراموش نمیشن من باید با تو دیوونه باشم:) وقتی دور و برش پر بود وسط شلوغی نگام میکرد آروم میگف میدونی؟:) یهویی وسط یه عالمه کار تکست میداد میدونی دیگه؟:) وقتی گریه میکردم و حالم اصلا خوب نبود زنگ میزد میگف تو که میدونی.. یبار جلوم وایساد گفت دختر خانوم جذاب تا آخر عمر باید بدونی😍 واسه به هم رسیدن دو تا عاشق دعا کنید😌E&L

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

تو ک دیدی خانوادت اینجوریه با یه شخص خوب ازدواج میکردیو رابطه ت رو با خانوادت قطع میکردی

آخه آدم درست حسابی میاد یه دحتر محدود داغونو بگیره؟ من حتی نمیتونستم یه شام با کسی بیرون برم، برام یه تیکه لباس نمیخریدن

37سالمه، خواستم فرار کنم ازدواج کردم، اونجا هروز کتک میخوردم

چند سالگیت ازدواج کردی؟

خب اشتباه بوده از چاله دراومدی افتادی تو چاه 

خدا کمکت کنه تاپیکاتو خوندم . 

اگه ازدواج نمیکردی کتک رو ب جون میخریدی  و شاغل هم ک هستی مستقل زندگی میکردی 

میخوام بهت بگم... همینکه تو قوی هستی کافیه تا به هر چی که تو دلتِ برسی...آرزوها مقدسن اونارو خدا تو دل شما گذاشته ازشون سرسری نگذرید.. قسم به لحظه ای که زجر میکشی و با درد میخندی، خدا میبینه و تو رو به خواستت میرسونه.وقتایی که میخواس بگه دوست دارم میگفت آهای دختر خانوم میدونی؟! منم میخندیدم میگفتم آره میدونم.. اونم بلند بلند داد میزد میگفت منم میدونمم میدونمم خیلی میدونم، هر کی دوروبرمون بود مثل دیوونه ها بهمون نگاه میکرد و اون میخندید.. همیشه میگفت لحظه هایی که دیوونه بازی در میاری هیچوقت فراموش نمیشن من باید با تو دیوونه باشم:) وقتی دور و برش پر بود وسط شلوغی نگام میکرد آروم میگف میدونی؟:) یهویی وسط یه عالمه کار تکست میداد میدونی دیگه؟:) وقتی گریه میکردم و حالم اصلا خوب نبود زنگ میزد میگف تو که میدونی.. یبار جلوم وایساد گفت دختر خانوم جذاب تا آخر عمر باید بدونی😍 واسه به هم رسیدن دو تا عاشق دعا کنید😌E&L
چند سالگیت ازدواج کردی؟خب اشتباه بوده از چاله دراومدی افتادی تو چاه خدا کمکت کنه تاپیکاتو خوندم . اگ ...

خانواده من عمرا میزاشتن من مستقل زندگی کنم، نمیدونم چرا انقد از من متنفرن

[QUOTE=348261660]آخه آدم درست حسابی میاد یه دحتر محدود داغونو بگیره؟ من حتی نمیتونستم یه شام با کسی ...

شکایت میکردم بعدش کجا میرفتم، من تو اون خونه بودم، تو خانواده اینجوری نبودی، خیلی کنترل میشدم، الان یه زن داغون بی اعتماد بنفسم، هرکاری میکنم نمیتونم با اعتماد بنفس باشم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792