دلم ميخواد شوهرمو بگيرم بزنم😭
من مامانم اينا ميخوان برن جمكران باخاله واينام
حالا چند هفتس ميخوان برن هي هرسري واسه يكيشون يه مشكل پيش اومده نرفتن
هفته قبل دوتاشون رفتن مامانمم اومد بره گفتم نرو من مريضم نرو بزار هفته ديگه بريم،
اونام يكيشون باخواهرشوهر ايناش رفت اون يكي نرفت
حالا مامانم زنگ زده ميگه فردا بريم،خاله هامو زندايي امم هست ،گفتم باشه ميام گفت ،ديگه پول مث قبل قبول نميكنن ك تواتوبوس بگيرن همين الان زود بايد بريزي ب كارتشون
گفتم باشه حالا به شوهرم ميگم بريزه
مامانم هرچي گفت خودم حالا ميريزم گفتم نه
حالا شوهرم اومده ميگم من ميخوام برم جمكران ميگه نميخواد بري😭😭😭😭
هرچي ميگم هركار ميكنم ،ميگه نه نميخواد
بري ،پروو ميگه ناهار بياربخوريم
منم كوفتم نميارم رفت خوابيد
زنگ زدم مامانم ميگم من نميام
اونم وايساده چيز گفتن ميگه چند هفته اس منو مسخره كردي حالام ميگي نميام،منم يهو بغض كردم گوشيو قطع كردم😭😭😭😭😭😭
چرااينجوري ميكنه خب😭اه اه اه