دوستان وقت بخیر
تولد دوست صمیمیمه
انداخته کافه بیرون شهر و شب
متاسفانه هم این روزا حال روحی خوبی ندارم و هم خانواده مشکل دارن
دوستمم خیلی سمجه و ینی هر بهانه ای بیارم میگه بیا
واقعا موندم چی بگم بهش
بگو رفتی مسافرت
بگو باشه میام
دیقه نود زنگ بزن بگو مامانم حالش بده نمیتونم بیام
ادمای سمج خودشون یکاری میکنن ادم مجبور به دروغ شه
و منیکه شوهرم دارم ولی هنوز مامانم گیر میده قبل غروب خونه باش😂😂😂موندم اینا چطور شب تولد میگبرن خوشبحالشون تولدش مبلارک خب با مامانت صحبت کن اگه میزاره برو حال روحیتم عوض میشه
بگو پریود شدم حالمم بد
رک بهش بگو، خیلی دوس دارم بیام ولی چون بیرون شهره و شبم هست خانواده م اجازه نمیدن
اگه حال روحیت خوب نیست حتما برو
راستشو بگو
اگر میتونی برو، حالت بهتر میشه.
اما اگر اصلا نمیخوای بگو از قبل برنامه ریزی کردی.
مهمون دارین یا میخواین برین مهمونی و مسافرت
اگه مشکل خانوادت مالی نیست و بحث اجازشه بهش بگوکه اصلا نمیتونم
بعدا یکی دوروز بعدش دعوتش کن کافه یا با یه کیک برو خونشون و یه کادو کوچیک بهش بده اابته اگه خیلی صنیمی هستین
اگه نه که بنطرم هروقت دیدیش کادوشو بهش بده
از لحاط روحیم وقتی بری تو اون جو بهتر میشی ولی اگه لصلا نمیتونی یه دروغی سرهم کن که نه دیگه اصرار کنه و نه ساعت و جاشو بخاطر تو عوض کنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز