اسی به نظر من به شوهرت همون فلوکسیتین رو که پیشنهاد دادن بده بخوره
عزیزم خواهرت با اون وضع وخیم با چهارتا قرص حالش خوب شده
حالا شوهر تو یه کمی اعصابش خط خطبه داد میزنه باور کن با دارو حالش خوب میشه فقط پیگیرش باش
فلوکسیتین باعث میشه ریلکس بشه عصبی نشه واسترس نداشته باشه
با یه قرص آرامش رو به زندگیاتون برگردونید
وبعد هم خیلیها سالمن با افراد نابینا ازدواج میکنن
همسایه ما زن نابینا مادرزادی بود یه مرد سالم باهاش ازدواج کرد والان یه دختر 6ساله دارن
توهم فکر کن از اول شوهرت نابینا بوده اصلا بهتر که نابینا ست
اگه بینا بود شاید خیلی اذیتت میکرد
دیگه این تقدیر زندگی توبوده سعی کن بپذیرید و نعمتهای زندگیت رو واسه خودت پررنگ کنی وهرروز شکر گذاری کن روزی ده تا نعمت زندگیت رو شکر گذاری کن
مثلا خدایا شکرت پسرم سالمه شکرت شوهرم بهم پول میده شکرت امروز داد نزد
شکرت پول داریم وچه کنم چه کنم نیفتادیم
شکرت امروز غذادرست کردم
شکرت برنج داشتیم
شکرت پسرم منو مامان صدا میکنه شکرت حرف میزنم شکرت میشنوه شکرت سالم هستیم شکرت امروز شوهرم خندید شکرت ....شکرت و......شکرت....
از خدای خودت تشکر کن بابت نعمتهایی که داری حتی ریزترین نعمتها حتی از اینکه میتونی به راحتی دستشویی بری
و...و..و.. آروم آروم خواهی دید زندگیت زیباییهای زیادی داره که تو ندیده بودی
وزندگیت برات شیرین میشه
پس اول بحث درمان شوهرت رو حدی بگیر دوم دید خودت رو درست کن تا زیبایی های زیاده زندگیت رو ببینی متاسفانه ما آدمها زوم میکنیم به نقاط ظعف زندگی هامون که معدود هم هستن در مقابل نعمتهایی بیشمااار خدا.....