2777
2789
عنوان

دیشب پسره اینجوری حرف زده

91 بازدید | 6 پست

دیشب بیرون بودیم من رفتم فست فودی که غذا سفارش بدم دخترم از بوی اونجا متنفره ،بیرون منتظر موند یه بطری و لیوان هم دستش بودمیره که اینو بندازه سطل زباله ولی میبینه اونور خیابونه، بیخیال میشه میگه میزارم تو ماشین و بعد ميندازم بیرون ، داشته برمیگشته یه پسره میگه ببخشید خانم یه لحظه صبر میکنید ، دخترم وایمیسته ، پسره میگه من شما رو چند بار دیدم ازتون خوشم اومده اگه اوکی باشین با هم بریم کافه یا رستوران یه شام بخوریم و یه صحبتی باهم داشته باشیم همون موقع که داشته این حرف رو میزده سوئیچ ماشینش رو در میاره قفلش رو باز میکنه ،ماشینش هم فیدلیتی بوده ، دخترم میگه نه شما در مورد من چه فکری کردید من اصلا اینجا زندگی نمیکنم شما چطوری من رو چندبار دیدید  ،گفت از توی اکانت اینستاگرامتون دخترم گفته برو خودتو سیاه کن من اکانتم خصوصیه بعد هیچ عکسی هم توی پیجم ندارم ، داشته میومده دوباره میگه پس یه لحظه صبر کنید شماره منو سیو کنید یه صحبتی باهم داشته باشیم دخترم میگه نه من نمیخوام با شما صحبتی داشته باشم میشه مزاحمت ایجاد نکنید و برید ، پسره برمیگرده میگه شما دخترا چه فکری میکنید فکر کردید الان جیم کری میاد خواستگاریتون،من پولدارم بابام کارخونه داره ماشین دارم بعدم تک فرزندم و همه چی به من میرسه ،من خانواده با اصالتی دارم ، دخترم گفته نه ما منتظر جیم کری نیستیم ومنتظر یه آدم بی لول مثل تو نیستیم که بیاد با پول باباش پز بده و توی خیابون همچین حرفایی بزنه تو میتونی با پول بابات پز بدی برو از بابات بپرس ببین بابات هم میتونه با تو پز بده، پسره میگه خانم شما اشتباه متوجه شدید من اگه اراده کنم دخترا منو احاطه میکنن لنگ تو که نیستم، دخترم گفته آقای محترم کاش شما نحوه احترام گذاشتن رو یاد می‌گرفتید که وقتی جواب منفی می‌شنوید اینجوری بهتون بر نخوره شما یه سوال پرسیدید که جواب بله یا خیر هست ،منم گفتم جوابم منفی هست ،پسره داشته حرف میزده که دخترم اومده. بعد پسره یه ۱۰ دقیقه ای اومد کنار دخترم کنار مطب نشسته بود که ببینه نظرش تغییر میکنه یا نه بعد آخرش که می‌خواست بره یه آه کشید گفت اگه دلت تنگ شد برام و نظرت عوض شد  میتونی منو اینجا پیدا کنی ، دخترم هم گفت واقعا فکر کردی من اصلا بهت فکر میکنم که دلم هم برات تنگ بشه واقعا آدم رویا بافی هستی دخترم از مطب میاد بیرون پسره هم پشت سرش راه میوفته و شروع میکنه حرف زدن ، دخترم میگه اگه از این پله به بعد دنبالم بیای از اومدنت پشیمونت میکنم ،پسره گفته حالا من که تو رو از کارت منصرف میکنم مغرور .بعدش اومدیم خونه دخترم میگه مامانم اینا چرا اینجورین بادست پس میزنن با پا پس میکشن

بنظرم میشد به این حرفها کشیده نشه

من بودم واینمیستادم دهن به دهن پسره بذارم

می رفتم‌پیش مادرم 

(👰‍♀💍)از کاربران نی نی سایت درس های زیادی گرفتم یاد گرفتم طرز فکر همه انسان ها شبیه من نیست و همه آدمها با اعتقادات خودشان زندگی کنند پس از هرکسی انتظار هر‌گونه رفتاری را داشته باشم❤️به هیچکس اعتماد نکنم شاید متشخص ترین افراد فیکی بیش نباشند❤️احترامم نسبت به افراد را به شعورشان گره بزنم❤️بیش از حد با کسی بحث نکنم چون آرامش خودم از بین خواهد رفت❤️آدمهای بی ادب و عقده ایی را درک کنم شاید گذشته تلخی آنها را به اینجا رسانده❤️

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

الان فهمیدیم یه پسره پولدار به دخترت پیشنهاد داده اونم رد کرده حالا چیکار کنیم 😐

نظرات شما ارزشمند هستند اما برای تحمیل به دیگران نیستند😊 دهان شما خروجی افکار شماست 🤍 ناشناسم 👇🏼https://daigo.ir/secret/6717672308

خب بنظرت الان ما چ کنیم ?

اومدی پز بدی سوال کنی نظر بخای چی بگو ماعم بدونیم

مسیحی هستم :)                                اسمم دبورا هستش 🍓 اعتماد بنفسشو اوایل نداشتم با کمک شماها عاشق اسمم شدم ب تازگی🤍در تاریکی اگر نوری یافت نکردی با دقت بیشتری بنگر شاید نور خود تو باشی🧡

رفتارهای یه علاف بیکار چرا نداره . به امید دوست شدن و سربار یه دختر شدن همه حرفی میزنن . 

نفر سوم یه خلوت دونفره نباشیم . حتی اگر در این خلوت دونفر دارن بدگویی ما میکنن .                

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792