این عادت همیشگیشه هر موقع دعوا کنیم یا من غر بزنم وسط دعوا درو باز میکنه میره بیرون واینمیسته حرف بشنوه دلم میخاد خفش کنم اینقد عصبانیم دلم میخاد بزنم تو سر خودم وای که لج دراره کارش خب مث ادم وایسا دلیل قانع کننده بیار برا کارت بعد دعوا میگم چرا میری بیرون میگه یه حرفی میزنم که نباید بزنم بهتره برم بیرون میگم نمیگی من از عصبانیت میمیرم میگه برگردم خوب شدی راست هم میگه بهد چند ساعت که میاد دیگه چیزی نمیگم ولی من دلم میخاد بفهمه نه اینکه موضوع همین جور بمونه