اقا من چند روز پیش رفته بودم مشهد با دوستام
تو صحن حرم نشسته بودم تنها بودم دوستام کنارم نبودن
یه زن افغانی اومد منو برا پسرش خاستگاری کرد😐😂
گفت تو مغازه ساعت فروشی کار میکنه پسر خوبیه کلی تعریفشو کرد و گفت اونجا نشسته نگاه کن بهش😐
خدا ببخشه منو ولی پسره افتضاح بود
منم دیدم خیلی سیریشه ولی به خاطر حرم و امام رضا چیزی نتونستم بگم فقط گفتم نامزد دارم ولی بازم ول نمیکرد😐 اخرش پاشدم رفتم یه جای دیگه
خدا همچین خاستگاریو نصیب دشمنم هم نکنه