من با مادرشوهرم همسایه دیوار به دیوارم،کاری به کارش ندارم و تا دعوت نکنه معمولا نمیرم.هممه کارهاشون با شوهرمه،من وقتی صبح میرم خونه مامانم معمولا از پشت پنجره میفهمه و دقیقا روزی که خونه نیستیم و میدونه من اونجام به شوهرم زنگ میزنه شام بیاین و عروسش و دختراشو دعوت میکنه،درحالیکه الان مدارس تعطیله و لزومی نداره فقط جمعه دعوت کنه،چند باااار این قضیه تکرار شده ،من خیلی سعی کردم رابطمو باهاش خراب نکنم اما این مدل بیمحلی هااش باعث میشه ازش فاصله بگیرم،اینم بگم با اونیکی عروسش رابطش خوبه مثلا چند روز پیش جایی دعوت بودیم به شوهرم گفته بود خانمت میاد؟شوهرم گفته بود فکر نکنم امتحان داره،دیگه به خود من زنگ نزد اما همزمان زنگ زده بود به جاریم گفته بود اسنپ گرفتم بریم
میخوام متوجه رفتار زشتش بکنم شما میگین چی بگم بهش?انتظار داره من خیلی خوب باشم باهاش اما خودش هربار بیمحلی میکنه
