2777
2789

داستانش مفصله ما برای کاری درهفته 4روز میرم به شهر مجاور ک‌دوساعت راهه و شب برمیگردیم بخاطر خستگی شوهرم می‌خواستیم خونه کرایه کنیم اونجا ک‌خانوادش موقع قولنامه آشوب کردن و نذاشتن قولنامه کنیم و شوهرم رو هرچی گفتم دیگ بخاری ازش بلند نشد واسه خونه شهر. بعضی روزا نبود و من بچه هام تنها می‌رفتیم و شب‌برمیگشتیم. خلاصه از دخالتشون و خودسری شوهرم هرچی گفتم امشب برنگرد گیج خوابی باز صبحی کارداربم ساعت 10شب حرکت کرد ک بیاد خونه باز ساعت 10صبح‌حرکت کنه به سمت همون شهر گفتم خب بخواب کوش نداد و کتکم هم زد ک‌مگه حرف حرف تویه خلاصه توران برگشت از پشت زد به کامیون معجزه خدای ک الان زنده آییم من نمیتونم درست راه برم چون حاملم عکس نتونستن بگیرن فقط می‌دونم ماشینمون له شده  و من جیغ زدم آقا از خواب پرید و پاشو گذاش ترمز ولی بشدت تصادف کردیم 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

 چقد ساختم چقد دخالت کردن چقد باعث کتک خوردم شدم گفتم صبر میکنم درست بشه شاید الان 8ساله ازدواج کردم نزدیک بود بخاطر دخالت خانوادش و ارزش نذاشتن روی من و حرف من کشته بشیم میگم اگه میمردم چی میگه بدرک من خیلی آسیب دیدم چون بچه هامو سفت گرفتم و کمربند نداشتم صندلی جلو الان نمیتونم تنهایی راه برم  بعد از گذشت5روز میتونم با واکر وایستم

بهشون گفتم تقصیر شماست روز اول گفتم نکنید اخر‌به کشتنمون میدید چشای شوهرم بستس توی راه

اونا چیزی نگفتن .خوب بدتر باهات لج میفتن ببین باید قبول کنیم مازنابابدطوری رفتار کنیم خانواده شوهرم آزمون راضی باشیم جلو روی شوهر نباید نیاد بد خانوادشون رانگیم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز