دخترم همیشه مریض بوده و وحشت زیاد از دکتر و سوزن و سرم داره چند باره بستری شده دو هفته پیش گفتن به خاطر عفونت خونش بستریش کنین که دارو دادن و گذشت الان یهو نفسش میره کبود میشه شوهرم دکتر نمیبرتش دکتر عمومی قلبش رو چک کرد گفت ببرین دکتر قلب و عروق خیلی ضربان بالاس خطرناکه از اون روز تا حالا التماس شوهرم میکنم اونم مشکل اعصاب و روان داره هولم میده کتکم میزنه سرم داد میکشه میگه هیچیش نیست خودش خوب میشه دخترم وقتی پدرش خونه نیست پاهاش یخ میزنه عرق میکنه صداش کم میشه و هی ناله و گریه بگو بابا بیاد.پدر بی وجدانشم میاد میگه چیزیش نیست ولش کن توروخدا از دیشب تا حالا هی گریه میکنه و بغض میکنه میگه خوب میشم دروغ گفتم چیزیم نیست با بغض میگه و میلرزه الهی بمیرم.خدایا باز چی در انتظار بچمه خدایا رحم کن بهش .خدایا اوتیسمش رو هنوز نتونستم باور کنم.الان زبونم لال مشکلی نداشته باشه
بسپار دست خدا خودش کمکش کنه انشالله که چیزی نیست خوب میشه
سلام دوست عزیز دخترتون حالش بهتر شده؟
تو یه تاپیک دیدم نوشته بودین دخترتون اکو میکنه حرفاتون رو البته تاپیک واسه دوسال پیش بود میشه بگین الان چطور شده پسر منم تقریبا اکو میزنه حرفامون ولی با فعل خودش اگ میشه جوابمو بدین ی مادر رو از نگرانی دربیارین
سلام عزیزدلم دخترم اوتیسم هست.ولی بستگی داره بچتون پیشرفت داره اینکه خودش جمله و کلمه یاد گرفته یا خودتون آموزش دادین منظورم خودانگیخته یاد گرفته؟اینکه معنی آره و نه رو میفهمه.ترس الکی داره؟یا اینکه برعکس خطر رو احساس نکنه؟بلده با بچه ها ارتباط بگیره و بازی کنه.میزاره لباساشو عوض کنی حمومش بدی؟
سلام عزیزم امیدوارم دخترتون پیشرفت کنه و اوتیسمش رد بشه؛راستش پسرم معنی اره و نه رو کاملا میدونه ترس رو متوجه میشه با حموم و لباس مشکلی نداره ارتباط چشمی داره جملات رو خیلی هاش رو دارم بهش یاد میدم خیلی هم خودش یادگرفته دوهفته ای هست شربت امگا۳رو دارم بهش میدم خیلی توجهش بهتر شده قبلا باید دوسه بار صداش میزدم تا جواب میداد ولی الان حتی موقع بازی هم صدای بزنم واکنش نشون میده ولی خب هنوز درک و دستور پذیریش کمه هی باید بهش بگم این ننه اسم چیه این عمو اسمش چیه این وسیله چیه اون وسیله چیه ولی بعدش زود یاد میگیره ولی نمیدونم تو ذهنش میمونه یانه چون یک ماهه شروع کردم باهاش کار میکنم
