شیرینی تر بود من دیس شیرینی رو گذاشتم رو میز هی اینو برمیداشت نگاه میکرد بوش میکرد میزاشت سرجاش باز یکی دیگه همه رو کثيف دستمالی کرد مامانش هیچی نمیگفت باز دستشو میکرد تو کاسه گیلاس مشت میکرد میریخت توکاسه سر شامم یهو دیدم قاش دهنیش زد تو دیس مرغ مرغ برداره با اینکه قاشق مخصوص گذاشتن چندش تر اینکه قاشق ماستی بود بزرگم بود کلاس چهارم میرفت پنجم مامانش هم هیچی نمیگفت دلم میخاست بزنمش انگشتتش همش تو دهنش