یه سری چیزا انگار تو این دنیا برعکسه
نمونش این...
من اگه یروز بخوام تو این دنیا بچه دار بشم...
باید با خودم فکر کنم اون بچه بیچاره که به خواست خودش نخواسته بیاد تو این دنیا
من و توای پدر و مادر به خواست خودمون، به اراده خودمون به زوره خودمون خواستیم اونو بیاریم تو این دنیا
پس این وظیفه من و تو مگه نیست حال اون خوب باشه؟!!!...
و مگه اون نیست که از من و تو رازی باشه؟!!...
چرا پس این برعکسه...
چرا خانواده میگه تورو به دنیا آوردم... دلم خواست به دنیا آوردم...زحمت میکشم برات
باید، نبایدم میزارم، پدرتم در میارم و تو در آخر باید از همه اینا عبور کنی، منو سربلند و سرافراز کنی...
چرا مگه اون خودش خواسته بیاد؟ که این همه باید، نباید براش میزاری...؟ تهش ام باید رازیو سرافرازت کنه!!!؟
"این جور در نمیاد، قانون انگار برعکسه...🙃"