منم حدس میزنم چیز بدی بهش گفته در موردم
باهاش حرف نمیزنم فحش میده
مثلا دیشب من پام خورد ب مبل گفتم آخ پام گفت مررررررررررررگ زهرمار
پدرم دعواش کرد گفت چته وحشی شدی هار شدی
باز ول نمیکرد انقدر بحث و داد و هوار کرد
هم با من هم با پدر و مادرم دعوا کرد
طوری ک میترسیدم همسایه ها بشنون صداشو
عزیزم کمی صدقه کناربزار
اگه تونستی خروسی رو سر ببر بده خیریه
درصمن کسی براتون دعا ننوشته ؟؟ کمی به اطرافیانت فکر کن
وجاهایی از خونه رو بگرد
واوووو
نه من اینطوری نبودم
بنظرم ممکنه افکار منفی زیادی داشته باشه در مورد تو و پدر و مادرت مثلا با خودش فکر کنع که دارین بهش زور میگین و حقشو میخورین ویا.. و مطمئنن اون یارو پرش کرده
باهاش حرف بزن بگو مشکل چیه؟ یا وقتی داره دعوا میکنه با صدای بلند بگو و حرف بزن منطقی
مثلا من اینطوریم که وقتی اذیت میشم و دعوا میکنیم حرف حق میگم
مثال میزنم
چت؟ چی فکر کردی با خودت اینجوری داری رفتار میکنی؟ مگه چیکارت کردم؟ زدمت خوردمت ؟ فحش دادمت بچه تو اصلا عقل و منطق داری هی داری فحش میدی حرفت چیه؟ بگو
رفتی پیش فالگیر چهارتا چیز گفته تو ساده باور کردی؟؟؟ چی بهت گفته؟؟ بگو تا دردت بفهمیم
اینا همش خرافات
ازت یک چیزی میگیره و....
هر چی رو دلت مونده بهش بگو
اصلا گوش نمیده فقط سر و صدا میکنه
خدا نکنه مثلا مادرم بگه بمن بیا یه لیوان آب بخور شر درست میکنه
پدر و مادرم اصلا بین ما سه تا فرق نمیذارن
اگر یه کبریت ب من بدن ب اونها هم میدن
بهش گفتم اینا خرافاته اینا شیادن دروغ میگن آدم رو بترسونن پول بچاپن
ولی خب گوشش انگار بدهکار نبود
بله
27 سالشه
گفتم شاید بخاطر ازدواجه
چون من ازدواجی نیستم شاید فکر میکنه حضور من مانع ازدواجشه
ب پدر و مادرم گفتم اگر خواستگار براش اومد یا خودش کسی رو خواست حق مخالفت ندارید با این ک خیلی مخالف بودن ولی راضیشون کردم ک من راضی ام و شماهاهم اگر خودش بخواد زودتر ازدواج کنه نباید مانعش بشید اون بدبختاهم قبول کردن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
