نه سال پیش خدا بهم یه دختر داد که فقط یک ماه عمر کرد.با مشکل قلبی دنیا اومده بود و بعد از یک ماه از دنیا رفت.روز خاکسپاریش منو نبردن چون حالم خیلی بد بود.بعد اون هم هیچ وقت شوهرم منو نبرد گفت نبینی بهتره حتی نمیدونم خاکش کجاست.اما هر روز به یادشم.روزی نیست که فکرشو نکنم.اگه بود امسال میخواست بره کلاس سوم.تو تنهاییام باهاش حرف میزنم و گریه میکنم.