سلام بچها من ب اجازه ی شوهرم فقط میتونم برم خونه مامانم اونم ن خیلی زیاد وقتی دلم میگیره تنها میشم میخام برم ولی هیچوقت خونه نیست همش میرن خونه مادربزرگم پیش داداشاش برا عید هم انگار ن انگار من بلید برم خونه پدرم یه روزشم خونه نبودن همش خونه مادربزرگم که خیلیم دوره هم ممکن نیست برم هم شوهرم نمیزاره الان دل خیلی گرفته شوهرم چندروز ماموریت بود دل میخاست برم خونه پدرم اما یه هفته نبودن
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
دیگه اونا وقتی دلتنگت نمیشن و سراغی ازت نمیگیرن بهتره تو ام زیاد اویزونشون نشی من سه ساله عروسی کردم بابام اینا یه بارم دعوتم نکردن فقط چندبار اتفاقی رفتم خونوشن در حد دو سه بار ولی اونا خیلی بیشتر شام و ناهار اومدن خونم اصلا هم به روی خودشون نیما ن حتی تو این سه سال یکبار حتی یکبارم زنگ نزدن احوالمو بپرسن
به جای مادرت باید از شوهرت دلگیر باشی که اسیرت کرده . مادرت هم حق داره برای زندگی خودش برنامه ریزی کنه نمیتونه بشینه تو خونه ببینه همسر شما کی اذن و اجازه دیدار صادر میکنه