شب دوم محرم بود بحثمون شد .خواهر شوهر دومیم خیلی رو بچه هاش حساسه هر موقع میاد خونه مامانش بچه هامو میفرسه پایین هر دفه میاد همینجوری میکنه،،ما هیچی نمیگفتیم با اینکه بچه خواهر دیگش هست فقط بچه های منو میفرسه ..اون شب همین کارو کرد پسرم اومد پایین زد زیر گریه گف عمه منو بیرون کرده .من اینجور عمه ها رو نمیخام ..خلاصه بعد بیست دقیقه منم رفتم بالا .من واسه صحبت رفتم نه دعوا ..ولی اونا داغ کرده بون ،،با خواهر شوهرم حرف میزدم مادر شوهره خودشو میندازه وسط هی جواب میده،هر چی من میگم دو نفری هی جوابمو پس میدادن،،مادر شوهره هم طرف دخترشو میگیره به بار نشد بگه من راست میگم .
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
کنترل بچه ها کنار هم واقعا سخته .لطفا اینو درک کنید .
فکر نکنید وقتی بچه ها پیش همن همش گل و بلبله اوضاع واقعا یه نفر باید دائم پیششون باشه .شما هم که نیستی یا خواهرشوهرت یا مادرشوهرت باید کنترلشون کنن و این واقعا مشکله
هر دفه خواهر شوهرم میاد بچه هام میرن بالا بازی میکنن باهاشون ..اولی اینجوری نیس این دومی خیلی مثلا ح ...
خوب قبلا دیدی که انجام دادن،با فرستادن راه رو برای بی احترامی به بچه باز کردی،دومی رو شناختی دیگه وقتی یکبار انجام داد یعنی بازم انجام میده،دومی میاد باید خودت با بچت بری
تعداد بچه ها زیاد میشه کنترل هم سخته،اونم حساسه،اون زمان نباید بچت رو تنها بفرستی،هم خودت باشی کنترل کنی هم بچت احترامش حفظ بشه اگر دیدی داره مشکلی ایجاد میشه قبل ناراحتی با بچت بیای خونتون
عزیزم هیچوقت باهاشون ب خاطر بچه ها دهن ب دهن نزار وقتی میان قبل از اینکه اونا بچتو بیرون کنه خودت صداشون کن ک بیان یا بهشون گوشزد کن هر وقت عمه اومد برگردید خونه ارزش نداره بخاطرشون اوقات خودتو تلخ کنی، در موردشون با شوهرتم بحث نکن فقط رابطه و رفت و امدتو خیلی خیلی کم کن سخته ولی ب بچه هات یاد بده وقتی میان نمونن اونجا بچن دیگه دوس دارن بازی کنن ولی باید یتد بگیرن جایی ک احترامشون حفظ نمیشه نمونن
کنترل بچه ها کنار هم واقعا سخته .لطفا اینو درک کنید .فکر نکنید وقتی بچه ها پیش همن همش گل و بلبله او ...
حق گفتین واقعا منیکی درک میکنم
دوتا برامنن دوتا برا داداشای مرحومم که جونم براشون درمیره ولی واقعا وقتی باهم باشن نمیشه کنترل کرد تو خونه
بخاطر همین هیچوقت خونه ی مامانمم حتی بچه هامو تنها نمیزارم برن
عایش سابقم...دوتا داداش کم سن و عزیز تر از جونمو باهم ۲۰ دی تو تصادف از دست دادیم حال دل وروحمون بشدت خرابه بخصوص ودوتا بچه کوچولوشون که درکی ندارن ومدام سراغ باباهاشونو ازمون میگیرن ممنون میشم صلوات بفرستین
هر وقت خواهر شوهرت میاد چرا میزاری بچت بره پیششون که اینجوری بیرونش کنن
پسرم به خاطر بچه اون یکی خواهر شوهرم میره نه به خاطر این یکی ....منم رفتم بهش گفتم اگه بچت مریضه بچه های منو بیرون میکنی باید بچه ی اون یکی رو هم بیزون کنید