میگ مامانت میشینه بد ما رو میگه پیش عمه هات یا مامان بزرگت خبرا میرسه بهم بعد گفت اون یکی عمه هات یا مامان بزرگت میگن چرا پیشش حرف میزنی مگ نمیدونی پخش میکنه بعد به من می‌گفت من مرهم دونستم گفتم همیشه دوسش داشتم مامانتو ولی نمیدونه آب شدم از خجالت و ناراحتی
مامانم هم گردن نمیگیره حرفاشو آخه نمیدونم مشکلش چیه ما هم به پاش بد میشیم تو چشم بقیه
