سالها پیش برای خانوادم مشکلات زیادی بوجوداومد
خواهرم یه ازدواج ناموفق داشت که خیلی توفامیل صداکرد وتقریبا رابطمون بااکثراعضای فامیل خیلی کمرنگ شد
خیلی حرفای نامربوط پشت سرمون زدن مخصوصا شوهریکی ازخاله هام.
بعدش برای داداشام مشکلات زیادی پیش اومدمتاسفانه بادوستای درستی رابطه نداشت باعث شد چندسال اززندگیش تلف بشه .مدتی درگیرموادشد.باهمه خونوادم به مشکل برخورد .اینم قوزبالا قوزشدکه حرف وحدیثابیشتربشه
طبق معمول همون شوهرخالم کلی حرف وحدیث که نمیتونه بچه هاشوجمع کنه و....
یکی ازخواهرام یکم دیرازدواج کرد بااینکه خواستگارواقعا زیاد داشت ولی هرباربه یه مشکلی میخوردوجورنمیشد.
بماندکه بازم دهنشون بازشدوحرف وحدیث
توهمه این سالهایی که ما درگیراین مشکلات بودیم ومامان وبابام پیرشدن بچه های اونا درس میخوندن.موقعیت های کاری خوب؛ ازدواج های موفق داشتن دومادهای تحصیلکرده وپولدارقسمتشون شد....
الان چندسال میگذره ازاون روزها...
خواهرم ازدواج کرده خداروشکرزندگیش خوبه
داداشم ترک کرده تحصیلکرده.مهندسه. الان موقعیت مالیش خیلی خوبه کارش مناسبه.
حالا..
پسراخری همین خالم که گفتم درگیرموادشده.دختراخرش سن ازدواجش گذشته...و....
چندوقته پیش شوهرخالم رفته پیش همون داداشم وگفته برای پسرش کار جورکنه...
خداشاهده ما ازاینکه میبینیم اونادرگیرمشکل شدن ناراحتیم وهیچ وقت حرفی پشت سرشون نزدیم...
فقط خواستم بگم اگه توشرایط خوب زندگی هستین مغرورنشین وبه دیگران به خاطرمشکلاتشون خرده نگیرید.