میدونی
منو تو بدترین شرایط روحی امیدوار کرد منو وابسته خودش کرد یهو رفت
بعد رفتنش هم دست از سرم برنداشت خیانت کرد و هی با صحبت کردن در مورد رابطه اش و اون دختره از قصد منو اذیت کرد و هرکاری کرد برای صفر شدن اعتماد به نفسم و..
دوسال کل زندگیم شد تو اتاق موندن و گریه کردن و میمردم و زنده میشدم هر لحظه
تهشم بخاطر ناراحتی زیادی که بهم وارد شد اختلال شخصیت مرزیم شدید شد و تو لجن فرو رفتم
بیخیال هر چی بشم انتقام نمیشم