سلام چند سال جدا شدم کنار مادر بزرگ زندگی میکردم خونه پدرم نمیرفتم چون زن بابا داشتم دلم نخواست برم زیادم رو نمیداد پدرمم مریض بود ،الان پدرم فوت کرد یه ساله من چند وقت رفتم خونه پدرم چون دیگه نتونستم کنار مادر بزرگ باشم ولی خواهرم میگه باید بدیم اجاره خونرو حتی گفت سهممون باید ببخشیم به برادرمون چون نصف پول خرید خونرو زمان قدیم داداشمون داده،جر و بحث کردیم گفتم من بی سرپرستم تا تکلیف من معلوم نشده نباید اجاره بدید گفت کلید میزنم خونرو و منو مجبور میکنه خونه مادر بزرگم برم دلم نمیخواد خیلی گیره میده اذیت میکنه ،دلم میخواد خونه پدرم باشم آرامش داشته باشم داداشم فعلا یه شهر دور برا کار نمیاد ،راهنماییم کنید خودمونم مشهد هستیم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تنیه،من بیکسم خیلی اذیتم میکنه ،میگه حق نداری تنها زندگی کنی از یه طرفم میگه خونه بابارو اجاره بدیم میگم پس پول پیش بدید من یه خونه اجاره کنم میگه مال داداشه تو حق نداری پول دوست