کربلا بودم
یه کاری پیش اومد اصلا انجامش غیر ممکن بود به نظرم .
داشتم از حضرت ابوالفضل خواهش میکردم که انجام بشه چون مال همون لحظه بود و همون لحظه باید اجابت میشد
دیگه میخواستم به گریه بشم هنوز اشکم فک کنم در نیومده بود که یه دفعه اون چیزی که میخواستم انجام شد
اصلا توقع نداشتم به این سرعت😢همیشه مدیونشم به خدا