شماهم وقتی خوشتون نیاد از جایی نمیتونین خودتون باشین؟تو اینجور مواقع چیکار میکنین؟
یعنی اونقدر اونجا بهم بد میگذره فکر و ذکرم پیش رفتنه نه درست حسابی حرف میزنم نه خودمم انگار خودمو گم میکنم
بنظرتون چیکار کنم
کلا نرو
تلویزیون وتحلیل قصه
اگه فهمیدی به منم بگو
تا میتونی کم برو ولی مواقعی هم که دیگه ناچاری شل کن خواهر
به خودت بگو باید عادی رفتار کنم تا برگردم،هی تکرار کن
وگرنه فضا واست سنگین تر و سخت تر میشه
دقیقاااااا ، یه جوری رفتار میکنم که همه میفهمن به زور اومدم ، دست خودمم نیست
نمیرم اونجا. دقیقا مادرشوهرم امروز نذر داشت نه من و نه جاری ام نبودیم. صد نفر خونشون بودن. ولی هرجا راحتم میرم. اونجا راحت نیستم
چرا بهت بد میگذره؟اگه دلیل قانع کننده ای داری،به همسرت بگو و تا حد ممکن رفت و آمدو کم کن
اکثرا بعدش سردرد دارم وقتی ازونجا میام. .اینو منی میگم ک ادمی هستم ک باشرایط و ادما‌وفق میدم خودمو . اما چون نتونستم تظاهرو دروغو چاخانو از خود تعریف کردن های الکی رو تحمل‌کنم حالم خوب نیس اونجا.
اره منم اينجوريم تو خونشون اصلا راحت نيسم باهاشون نميتونم ارتباط بگيرم برام غريبن بااين كه ادم كم حرفي نيستم ولي همين كه پام ميرسه اونجا كم حرف ميشم😐
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز