البته خدارو شکر هنوز عروسی نگرفتیم ،اما خونه و یسری خرت و پرت و خریدیم اینوگفتم باز مث تاپیکای قبلی نپرسید چرا پیشش موندی
پریود بودم اومد میگه ا پریودی
درد دارم میگه میشه آی آی نکنی من خستم بخوابم
بیدار شده میگه میای بریم بیرون گفتم حالم خیلی بده میبینم رفته تو قیافه میگم عزیزم من حالم بده میگه تو همش همینی
بعد هیچیم تو خونه نداریم حتی زحمت نداد به خودش زیر کتری و روشن کنه من یه چایی نبات بخورم
گفت میرم بیرون اگه حالت خوب شد بگو بیام دنبالت با هم بریم
من خیلی بهم برخورده حساس شدم یا واقعا باید مراقبم میبود ؟