من که سر درد شدم
خونمون جای مزار شهداست
همه ی دسته های شهر میان اینجا جمع میشن و از اینجا پراکنده، از ساعت ده گروه گروه ریختن هر کدوم به ساز میزنه، درهم برهم
فک کن همه ی دسته های شهر جمع، هر کدوم یه چیز میخونه، یه مدل طبل میزنه، دیوانه شدم
آدم همونجا باشه بهتره
اما بیرونم از گرما مثل جهنم، میدونم برم غش میکنم 🥴