ی اشتباهی کردم

دوستم و همسرش باهم مشکل داشتن چند روزی میشد باهم قهر بودن بعد دوستم گفت زنگ بزن ب شوهرم باهاش حرف بزن ک منو درک کنه حامله ام و این حرفا دوسه بار گفت من زنگ نزدم دیگه بار آخری قبول کردم بعد شوهره اندازه یک ساعت درد دل کرد جوری ک. من حقوق بهش دادم ولی گفت این حرفا بزنم نگو منم گفتم باشه آخه میدونستم اگه بگم دوستم خیلی ناراحت میشه. بعدها قطع کردم دوستم زنگ زد گفت چی گفتید منم گفتم چرا میوه هارو میزنی ب دیوار چرا هندونه میکروبی تو فرش یا فحش مرده میدی ب شوهرت ب اعصابت مسلط باش آروم باش 😔 خلاصه دوستم نداشت ادامه بدم قطع کرد و گلدون زد تو تی وی و پنجره روهم شکوندن و زنگ زد شوهرش و بهش چیز گفتن