🚫🚫🚫🚫🚫کسایی که روحیه حساسی دارن یا ذهنشون زود درگیر میشه نیان
قصه زندگی زن همسایمون خیلی عجیبه و منو واقعا به فکر انداخته .
همسایمون یه خانم ترک زبونه که خیلی خوب و خوش قلبه قضیه های زیادی تو زندگی عجیبش هست که من با اجازه خودش دارم براتون تعریف میکنم شاید براتون جالب باشه
اول درمورد خانوادش بگم که اینا پدرشون وقتی بچه بوده یه بیماری تو شهرشون شیوع پیدا میکنه زمان قدیم بوده ها .. خانوادش از هم جدا میشن و هرکدوم به یه شهری میرن پدر اینام اومده تو شهر ما و بعد ها ازدواج کرده ولی هیچ خبری از خانوادش نداشته🥲 خیلی دردناکه نه ؟ بدون هیچ نام و نشونی
بعد ها که بزرگ شده و ازدواج کرده دقیق نمیدونم چند تا بچه بود ولی فکر کنم صاحب 5 تا بچه میشن
یه روز با بچه هاش و خانومش میرن کنار یه آب کم عمق که اب بازی کنن و تفریح کنن
تا اینکه پسر کوچکیکش که 19.20 ساله بوده جلوی چشمشون تو آب وایمیسته که آب تنی کنه
زن همسایمون میگه عمق آب طوری بود که حتی تا زانو هم نمیزد میگه یکم از زانو هم پایین تر بود عمق آب تا اون پایینا همینقدر بود
میگه داداشم تو آب بود ما هم با فاصله خیلی کم داشتیم نگاهش میکردیم تا اینکه ...