2777
2789
عنوان

صرفااجهت درد دل 🥺💔

55 بازدید | 0 پست

عادت به نبودن ها



میگویند زمان حلال مشکلات است  ، شاید !!!

نمیدانم ،

و شاید از این روست که "ژوزه ساراماگو" در کتاب "همه نام ها" یش چنین ادعای میکند که :


"همه‌ی چیزهای از دست رفته یک روز برمی‌گردند؛ اما درست وقتی که یاد می‌گیریم بدون آنها زندگی کنیم…"


اما آیا واقعا  یاد میگیریم  زیستن را ؟ یا خود را فریب میدهیم؟؟


آیا اگر  بدون بودن کسی  ، زیستن را آموختیم،  دیگر بود و نبودش فرقی  برایمان دارد ؟؟؟


بدترین آدمهای زندگی ،  هم فراموش شدنی نیستن ، چه برسد به عزیزترینهایشان،


مگر اینکه دلایل قانع کننده ای برای فراموشی داشته باشیم ....


ما زندگی می کنیم ، بی حضورشان ،

اما یاد و خاطراتشان همیشه با ماست

و وقتی نبودنشان را یاد گرفتیم و از بودنشان در کنار خود،  نا امید شدیم  ،

نبودنشان را می پذیریم و  برایشان بهترین آرزوها را خواهیم کرد  ،  جز این چه در توان داریم؟!!


می سپاریمشان به خدا و  خیالمان راحت است  که به خوب کسی سپرده ایم


و  زندگی میکنیم  ،سعی میکنیم به خوبی از پس نبودنشان بر بیاییم


آنقدر خوب که با خیال راحت به نبودنشان ادامه دهند ،

آنقدر خوب که فکر برگشتن به سرشان نزند ،


 انقدر خوب که خودمان هم باورمان می شود چقدر خوش میگذرد ، !!!


و این تنهایی سرکردن ، چقدر زیبا  به نظر می آید....اما دروغ چرا ؟!!


شب به شب که  تاریکی فرا میرسد و تو می مانی  و آسمان پرستاره و دلربایی ماه ،


زخم نبودنها  یکی یکی نمک پاش میشوند و قلبت را  به درد می آورند و تو می مانی  و این دردها ،


 خدا کند شبها،  بی ستاره نباشند  و ماه تنهایت نگذارد ، که آنگاه  چشمانت ابری میشوند و برای این زخمها ، مادری میکنند


به همین سادگی عمر میگذرد ...

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز