یه ویدیویی دبدم از یه آقای شاعری که متاسفانه اسمش یادم نیست
میگه از مرگ نترسید،مرگ زمانی میاد که شما نیستید،وقتی بیاد تو تو اون لحظه نیستی که ازش بترسی
هنگام تولد هم از جایی اومدیم که پناهگاهمون بود و بهش خو کرده بودیم
مرگ هم همونه،ما داخل رحم بزرگتری هستیم و قراره تولد جدیدی داشته باشیم
شاید باورت نشه،خوابیدن روی خاک نرم و رها شدن از غم غصه و بدو بدو کردن این دنیای سخت و بیرحم،بنظرم خیلی لذت بخشه
برگشتن بدنت به خاک که جایگاه اصلیشه
خیلی زیباست