حالا تصادف مثال بود .
مثلا یک اتفاقق.
مثلا چند سال قبل یکی از آشناها که آقا قصد جدایی از همسرش رو داشت توی آشپزخونه روی روغن لیز خورده بود و لگنش شکسته بود و چند ساعت در وضع بدی بود حالا به علت اختلافشون کاری ندارم اما به هر حال خانم رسیده بود و کمک و پرستاری کرده بود و همین اسباب نزدیکی بیشترشون شد و زندگیشون ادامه پیدا کرد یعنی آقا متنبه شد از رفتارهای بدش
یه همچین چیزی منظورم بود.
نه این که آسیب وحشتناک .
برا همین گفتم همفکری کنیم.
در هر سری عقلی هست.
شاید یه راه بی خطر به ذهنمون رسید.
به نظرم یه مدت کاری به کار شوهرش نداشته باشه بحث و اینا نکنه با همسرش و صادقانه بهش بگه دوست نداره جدا بشن
سلام خواهر میشه درخواستمو قبول کنی
من ظهر با خوندن تاپیکاش گریه کردم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
