مهمونی مادرشوهرم

والا من دخترشون خیلی به ندرت پیش میاد کار بکنه .همیشه انتظار دارن‌من کار بکنم .جاریم که از همون اول خودشو تنبل نشون داد همه میگن این کار بکن نیس و از من انتظار دارن.ولی کاره درست همون جاریم کرده هیچ کار نمیکنه مثل مهمون میاد و میره احترامش دارن ازشم انتظاره کار کردن ندارن‌.اونوقت من اگه دیر برم سره آماده با من باد میکنن که مثلا نیومدی کمک اونوقت حتی نمیذاره دخترش کاری بکنه و بارها شده دیدم دخترشو به زور میگه برو بشین تو خسته ای اذیت میشی. 

شما که عقد کرده اید یگی از بستگان  چند ساله ازدواج کرده ولی هنوز بچه نداره    هیچ کاری نمیکنه 

اگرهم کسی کاری ازش بخواد میگه من تازه عروسم  

تازه عروس که نباید کار کنه

توب روش میشه بگه من که هیچوقت نشده به رو بیارم ولی دارم جر میخورم

ای بابا کارت سخت شد 

پس وقتی میشناختی چرا گفتی 

وقتی دعوت میکردن یکی درمیون میرفتی تا عروسی بگیرین برین سر خونه زندگیتون 

الان شوهرت چیزی نمیگه؟ 

ناراحت نیست ازت؟