سلام دوستان من الان نزدیک ب ده ساله ازدواج کردم و خانواده همسرم خیلی اذیتم کردن خواهراش همش دخالت میکردن اذیت میکردن دو بار هم کتکم زدن دو سه بار قهر کردم رفتم هر سری پدرشوهرم اومده چرت و پرت گفته منم دیگه تحملم تموم شده بود همه رو ب باد فحش دادم البته اول اون فحش داد ب خانوادم توهین کرد ب منم چشامو بستم دهنمو باز کردم بخدا انگار خستگی ده سال از بدنم در اومده انقدر راحت شدم همش میریختم تو خودم افسرده شده بودم والا الان حالم خوبه 👍بنظرتون کار خوبی کردم یا نه
ببین اسی اگه اونا واقعا همش اذیتت میکنن تو هم بشو عین خودشون.... قول میدم باهات بهتر رفتار میشه
شاید اولش یه کم شوهرت طرف اونا رو بگیره ولی بهت قول میدم اونم ازشون خسته میشه و اونا میفهمن باهات باید خوب رفتار کنن....
مایه اصل و نسب در همه دوران زر است... آنکه صاحب زر است از همه بالاتر است... دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست... جای چشم ابرو نگیردگر چه اویالاتر است... شصت و شاهد هر دعوی بزرگی میکنن... پس چرا انگشت کوچک لایق انگشتری..... فولا دو آهن هر دواز یه کوه این برون.... آن یکی شمشیر گردد. دیگری نعل خر است... صاعب عیب خود گو عیب مردم را نگو... هر که عیب خود گوید از همه بالاتر است
شوهرم نبود وگرنه با اسفالت یکیم میکرد🤣🤣 بد هم اومد خونه خودم رو بی گناه جلوه دادم البته خودش میدنه خانوادش چقدر بی فرهنگن منم از شوهرم قایمکی میخوام از این ب بد هرچی از دهنم برمیاد بارشون کنم 😁😁😁
نه واقعا خوب نیس اینطوری ، مگه زندگی میدون جنگه ! رفت و آمد رو کمتر کن ، به شوهرت بگو اینطوری بی احترامی خوبه ؟ اصلا درس نیس اینهمه جنگیدن ، باور کن روح خودت هم فرسوده میشه. منم تا الان میگفتم جر بدم و بسوزونم اما عقل الانم میگه خیر زندگی با جنگ ، باعث پیروزی نمیشه ، باید برای ارامش روح روان روش دیگری رو در پیش گرفت . نه خودت ناراحت شی نه همسرت
افرین دقیقا این تصمیم رو گرفتم دیدم هرچقدر خوبی کردم تهش شده این از الان ب بد طوفان میکنم
ببین تو این دوره زمونه بخای مظلوم باشی و زیادی خوب باشی فکر میکنن بی دست و پایی و هر کاری دلشون بخاد باهات میکنن.... ولی بهشون نشون بده اگه خوب بودی انتظار خوبی هم داشتی.. ولی خب الان میخای بشی عین خودشون
مایه اصل و نسب در همه دوران زر است... آنکه صاحب زر است از همه بالاتر است... دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست... جای چشم ابرو نگیردگر چه اویالاتر است... شصت و شاهد هر دعوی بزرگی میکنن... پس چرا انگشت کوچک لایق انگشتری..... فولا دو آهن هر دواز یه کوه این برون.... آن یکی شمشیر گردد. دیگری نعل خر است... صاعب عیب خود گو عیب مردم را نگو... هر که عیب خود گوید از همه بالاتر است