خیر عزیزم
اصلا قبول نداره همچین چیزیو
فقط گاهی میگه من وقتی عصبانیم همه چی میگم تو به دل نگیر و من فکرم بعضی وقتا خراب میشه ولی همیشه فکرش خرابه
جرئت ندارم با کسی در ارتباط باشیم وگرنه سریع رفتارش توی خود جمع حتی عوض میشه اگ مثلا من با شوهر دختر خالم توی جمع حرف بزنم یا با پسر خالم یا پسر عمم اصلا که نمیاد بریم جایی ولی مثلا اگرم بریم جایی سریع ذهن مریضش نسبت به من فعال میشه و بد نگام میکنه خاک بر سرش و کلا سکوت میکنه توی جمع واقعا لعنت به این زندگی همه از نظرش خرابن و به همه فحش میده
قبول نداره ک مریضه و باید درمان بشه
حتی بارها بهش گفتم من مریضم باهام بیا بریم مشاوره منو درمان کن تا مشکلاتمون حل بشه ولی فقط لفظی شاید قبول کنه اگ پا پیچ بشم بازم دعوا راه میندازه