من خواهرم تو زندگیش هیچ دردی نداره خوشبخته خوشبخت هم شوهرش هم بچه هاش خوبن اما همیشه پشت بقیه غیبت میکنه تاحالا چندین زندگی رو بهم زده معلمه مثلا بزادر همکارش میخواسته با ی دخترع که بچه طلاقه ازدواج کنه رفته پشت دختره حرف درآورده که طرفو پشیمون کنه درحالیکه اصلا نمیشناسدش یا میره پشت سر شوهر من به بقیه بد میگ وقتی هم میفهمه زندگی طرف بهم خورده اینقدر خوشحال میشه که حد نداره
امروز اتفاقی افتاد که از ته دل ارزوی مرگش رو کردم حس میکنم خوی حیوانی داره
ارزو دارم اگر یکساعت به مرگم مونده باشه خار و ذلیل شدنشو ببینم بعد بمیرم