بچه ها خیلی خواب عجیبی دیدم عین واقعیت بود حتی تو خواب میفهمیدم که خوابم همش ترس اینو داشتم که بیدار شم و دیگه نبینمش
خواب دیدم تو خواب عاشق یه جن شدم خیلی بد بود بداخلاق بود میخاس من بکشه
ولی من کنارش یه حس ارامش امنیت عجیبی داشتم اونم واسه اعتمادی بهش داشتم کاری بهم نداشت میگفت اولین ادمی هستی بمن اعتماد کرده واسه همینکاری ندارم بهت
هیکل خیلی گنده ای داشت
باورتون نمیشه من چه حسی کنارش داشتم تاحالا اینجور حسی اصلا نداشتم یه حس ارامش عجیب یه حس امنیت یه حس اینکه قوی ترین ادم دنیا مراقبته حس اینکه بهترین موجود دنیاس انقدر دوسش داشتم دلم نمیخاس از کنارش تکون بخورم نمیدونم چجوری .تو خواب میفهمیدم خوابم همش گریه میکردم میگفتم دوست ندارم بیدار شم اینجا حالم خیلی خوبه نمیخام بیدار شم
میگفت نه برو بچه هات منتظرتن یهو پرتم کرد از تو دره پایین بیدار شدم.از صبحی خیلی بیقرارم حس میکنم دلتنگم ولی از یطرف میگم دختر دیونه شدی فقط یه خواب دیدی ولی دلم میخاد باز ببینمش🥲🥲🥲