موضوع برمیگرده ب چند سال قبل از ازدواجمون که با همسرم قرار گذاشتیم تو کافه همینکه وارد شدیم من رفیق دوس پسر دختر داییمو دیدم ک چند باری باهم رفته بودیم کافه اونم بود منم مثل اوسکولا بش اشاره کردم ک هیچی نگه شوهرمم فهمید فکرد چه خبره بعد اون روز ک رفت خونشون گفت اره کی بود و ک اشاره کردی چ صنمی باش داشتی خلاصه پیرو پیغمبرو یجا جمع کردم قضیه رو واقعا بش گفتم ک بقران من هیچ صنمی باش ندارم خلاصه اینم بگم واقعا من شاید شیطنت داشتم مجردی اونم در همون حد بیرون رفتن ولی بعد ازدواجم هیچ مردی به چشمم نمیادهول نیستم سرم گرم زندگیم بوده،مجردم بودم حاشیه نداشتم بخدا،خلاصه گذشت اومد خواستگاری ازدواج کردیم الان پنج سال از اون قضیه میگذره دوسه روز هی سر اینکه منو نمیزاره برم خونه پدریم دعوا داریم امروز صب برگشته بم میگه ک آره من نبودم شده بودی خاله ی شهرتون نمیدونم ب پسره اشاره کردی و گفتم چ ربطی داره تو مجرد بودی شیطنت نداشتی...شما امام تشریف دارین خواهرات همشون امامن، که آتو دارم از خواهرش ک وقتی متاهل بود دوس پسر داشت ولی من اینقدر شعور دارم ک راز اونو فاش نکنم...خلاصه از صب فشارم افتاده نشستم یه دل سیر گریه کردم بخدا این چند روزه پوست استخون شدم حالم خیلی بده نمیدونم چیکار کنم ؟بچه ها بهترین حرکت چیه؟واقعا شرایط طلاق ندارم وگرنه یه روزم صبر نمیکردم نمیگم همه چی میگیره میخره میپوشم میخورم ولی واقعا مگع همه چی ب ایناس!نظر شما چیه شما جای من بودین چکار میکردین؟
اشتباه کردی دوست یکی دیگه بوده چه اشاره اییی
بعد هم مجدد اشتباه کردی بحث خواهر هاشو کشیدی وسط بیشتر داغ کنه
عصبانیش نکن
یمدت ب دلش کار کن درست میشه
زیادی روت حساس شده
کامل نخوندم
ولی خودش پیغمبر بوده؟ شما اولین ادم زندگیش؟
رویی و اعتماد ب سقفی ک مردا دارن اگر کاکتوس داشت سالی دوبار توت فرنگی میداد
بهش یه کلام بگو حرمتارو حفظ کن نذار رومون به هم باز بسه
به نظر من بخاطر رفتن به خونه پدرت زندگیت خراب نکن ارزش نداره تهشم هیچی نیست
اسی مواظب باش احتمالن ی بهانه اورده ک دستت بندازع
حالا ممکنه پای کسی دیگه درکاره که انقدر راحت توهین میکنه زدع بشی خودت بری
بهترین کار اینه بگی یا دهنتو میبندی کاری به کارم نداری میرم خونه پدرم برمیگردم یا اینکه میرم به دامادتون میگم زنش تو متاهلی دوس پسر داشته طلاقش بده ننت سکته کنه بابات زن بگیره زنه بیاد مال و اموالتونو بخوره
اگه عکس العمل شدید نشون ندی که از حرفش پشیمون بشه
بعدا دیگه میشه نقل زبونش هی دائم تکرار میکنه
ببین چه کاری روش جواب میده که از کرده خودش به غلط کردن بیقته ولی رابطتون هم در خطر نباشه
ولی فقط نشین گریه کن یه عکس العملی نشون بده
وگرنه تا آخر عمرت از این حرفا بهت میزنه
چقد بیشعورههههه😑
ضعف نشون نده
ای بابا ان شاءالله درست میشه سوره طلاق معجزه بخونش
تجربه مشابه و شخصیم رو میگم بهت
صبررررر کن هرچقد سر خونه بابات باهاش لج کنی
بدتر فک میکنه چخبره نمیزاره
بیخیال باش تا ببینه عین خیالت نیست خودش نرم میشه
