من با شوهرم یجا کار میکنیم همکار مشترکمون بهم گیر داده رفتاراش دلمو میلرزونه من از خیانت بدم میاد خیلی سعی میکنم بهش فکر نکنم ولی همش میاد سمتم همش نگام میکنه همه هواسش پیش منه تا یه موقعیت پیدا میکنه میاد باهام حرف میزنه متوجه همه رفتاراش هستم دقیقا با همه دخترا سر سنگینه همش میاد قربون صدقه من میرم منم اصلا محل ننیدم سر سنگین رفتار میکنم ولی میبینمش تپش قلب میگیرم کمکم کنین نمیخوام زندگیم از هم بپاشه😢کسی رو ندارم باهاش مشورت کنم
با شوهرت چه مشکلاتی داری؟
😐😐😐😐😐😐
به نظرم به شوهرت بگو
به این فکر کن که اخرش چی میشه اخرش خودت چه خالی داره شوهرت مادرت پدرت بچت بعد اگر واقعا زندگیتو دوست داشته باشی به شوهرت میگی و حد اون اقا دو معلوم میکنی
نه میخوام قضاوت کنم نه سرزنش
فقط خودت بشین فکر کن ببین جز اینکه لذت میبری از اینکه کسی بهت توجه داره چیز دیگه ای هست ؟
خیلی از آدم ها هستن که روی این لذت پا گذاشتن و به خودشون نهیب زدن که کارمون اشتباه و کثیفه
خیانت فقط اینکه با کس دیگه ای بخوابیم نیست
همین لذت بردن از توجه فرد دیگه هم خیانته
اوف چه قدر اعصابم خورد شد
به شوهرت نگو بده یکی گوشتمالیش بده.یکی از دوستات ک میتونی رو حساب کنی
اخه من واقعا کاری باهاش ندارم اصلا سمتش نمیرم و احساسمو بروز نمیدم ولی نمیدونم چمه نمیدونم چطور احساس خودمو کنترل کنم واقعا موندم و اینکه اصلا نمیخوام زندگیم از هم بپاشه دقیقه متوجه عواقبش هستم بخاطر همین نیاز دارم یکی راهنماییم کنه
خیلی سخته واقعا اون هر وقت منو همسرمو میبینه با حسرت نگاه میکنه رفتارش خیلی با عث میشه بهش فکر کنم میدونم اشتباهه و نمیخوام هرگز خیانت کنم ولی راهشو بلد نیستم که پا رو دلم بزارم واقعا ادم بدی نیستم و با خودم الان درگیرم چون تا حالا تو این موقعیت نبودم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
