2777
2789

من بیمارستان بودم باید یه جایی میرفتم پیش یکی 

بعد من نمی‌دونم اونایی که زایمان طبیعی میکننو کجا میبرن که اونجایی ک من بودم صدای خانمه میومد بنده خدا انقد جیغ میزد ناله میکرد خدایی ترسیدم بعد باید از پله میرفتی بالا میپیچیدی دست راست مستقیم میرفتی تا به جایی ک من میخاسم برم برسی 

پشت پله سکو مانندی بود ی آقایی نشسته بود اونجا بعد صدای خانمه خیلیییی واضح میومد اونجا 

شاخ در آوردم گیجم هنوز آقاهه داشت با صدای زنه.....😐😐😐😐😐

طبقه بالا بود خیلیم خلوت بود مردم از ترس 

مگه زایمان طبیعی میکنن طرفو بی حس اینا نمیکنن؟؟چرا این انقد ناله میکرد من ندیده بودم تا حالا 

اصن حالم خیلییییی بده خیلییییییی

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

از کجا میدونی؟

خدایا من و او را بی هم مبین و بی هم مخواه =)))گوردوم وورولدوم))از هرکسی که این امضا رو میخونه یه خواهش دارم>>>>>>میشه به خدا بگی صلاحشو بزار تو آرزو هاش این دختر از بس سختی کشید و نرسید و همه گفتن صلاحته خسته اس .....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز