دخترعمم رفیق فابم بود خیلی دوستش داشتم و صمیمی بودیم تا وقتی که داداشش اومد خاستگاریم من داداششمو نمیخاستم نه بخاطر مریضیش کلا دلم نمیخاستش
از وقتی داداششو رد کردم عین سگ باهام رفتار میکنه... سلام میکنم جواب نمیده... جوری رفتار میکنه اصلا وجود ندارم
انگار ننگار رفیقای صمیمی بودیم نمیدونم چیکارش کنم خیلی دوستش دارم
چون داداشش یه مریضی داره و یه بار دیگه هم ردش کردن ناراحت شده ردش کردم
بدم میاد یه ادم اینجوری سرسنگین باشه باهام چجوری از دلش در بیارم؟؟ چیکار کنم باهاش؟؟